نکات قرآنی

علیرضا یعقوبی سورکی علیرضا یعقوبی سورکی علیرضا یعقوبی سورکی · 11 ساعت پیش · خواندن 3 دقیقه

"نکات قرآنی"
 💥 علیرضایعقوبی سورکی 💥
"الظُّلُمات وَ النُّورَ"
(ظلمات و نور!)

☆ بیایید به وجه جدیدی از معنا برویم! و آن اینکه از منظر این وجه؛ نور و ظلمت، به مفهوم "نظم" و "بی نظمی" است که کمتر به آن توجه شده است! دقت کن! در این وجه؛ نظم، کیفیتی نوری و بی نظمی کیفیتی تاریک قلمداد می شود. تو در نظم نوعی از آگاهی را ادراک می کنی. آن برایت روشن است. در بی نظمی آن ادراک وجود ندارد. آن برایت ظلمات است. همچون یک آشوب و کلاف سر در گم به نظر میرسد. مراد از ظلمات همان بی نظمی و آشوب و بی ادراکی، و مراد از نور همان نظم و ادراک و فهم است. و باز دقت کن! اینها هیچکدامشان بد نیستند. اینطور نیست که فکر کنی این "نظم" همواره خوب است و آن "بی نظمی" همواره بد. برخی نظم ها عین زندان می شوند. مانع رشد می گردند. و برخی بی نظمی ها عین رهایی می شوند. فتح و گشایش و نظم نوین دیگری می آورند. مِلاک نظم و بی نظمی، ذهن من و تو نیست. قضیه فراتر از ادراکات ذهنی متعارف است. این جهان با دو وجه نظم و بی نظمی کار می کند. با نور و ظلمت. آنها حالتی دَوَرَانی و چرخشی دارند. مثل مرگ و زندگی اند. از دل آشوب بی نظمی، از آن تاریکی لا یُدرَک، در هر دوره نظمی نوین و قابل ادراکی بیرون می زند. این یعنی بی نظمی، بستر نظم است. مادرِ نظم است. زمینه ساز آن است. در نظم همه چیز روشن است، در بی نظمی چیزی روشن نیست اما بالقوه در آن هر نوع نظمی وجود دارد. ارواحی در نور کار می کنند، و ارواحی در تاریکی. وقتی به اینسوی آگاهی بیایند موظف به نظم اند، وقتی در آنسویِ آگاهی باشند چون مستانی مجذوب کارکردشان در ظلمت است. و اینها دو کیفیت وجودی اند. یکی آگاهی روشن، دیگری آگاهی تیره. یکی نظم قابل ادراک، دیگری غیر قابل ادراک. خلقت محصول کارکرد هر دو اینهاست. هر چند که ظاهراً دو عالَم جدا از هم به نظر می رسند. اما به واقع در هم تنیده اند و محصول کارکردشان با هم، جریان حیات را به وجود می آورد. در شکم بی نظمی همواره نظمی نهان است که متناسب با هر دوره بیرون می زند. آن شبیه تقدیر است که کسی از آن با خبر نیست. تنها زمانی که فراگیر شود باخبر می شوند. همچنانکه نور (یعنی همان نظم) دارای مراتبی است، ظلمات (یعنی همان بی نظمی) نیز دارای مراتب خویش است. اگر هفت طبقه برای نور یا همان نظم در نظر بگیری، متناظر با آن هفت لایه از تاریکی یا همان بی نظمی وجود دارد. تاریکی عالَم اول، با تاریکی های عوالم دوم و سوم آگاهی از یک جنس و کیفیت نیست. همچنانکه مفهوم نور در این عوالم متفاوت است. بی نظمی یا همان ظلمات از اسرار شگفت خلقت است. آنجا کارگاه بزرگ هستی است. بر طبق گفته قرآن، خداوند ما را در تاریکی های سه گانه می آفریند "فِی ظُلُماتِِ ثَلاثِِ"! در این تاریکی هایی که به چشم ذهن ما تاریک است، نظمی نهفته است که از جنس بی نظمی است. تنها خالق نور و ظلمت است که از آن سر در می آورد. امروزه فیزیکدانان اختری، به ابتدای خلقت می گویند؛ "سوپ اولیه" و یا آشوب بزرگ! در آن وضعیت؛ هیچ نظم و نسقی دیده نمی شود. معلوم نیست چه خواهد شد. اما از دل آن آشوب بزرگ، جریان زندگی زاده می شود و به مرور موجودات زنده پا به عرضه وجود می گذارند. این یعنی از یک بی نظمی، نظمی شگفت زاده می شود. از میان بی نهایت امکان، یک امکان زنده بیرون می زند! ظلمات، همان بی نظمی بزرگ است که هر بار با هجومش نظم کهنه را بلعیده و نظم نوینی را زاده و به ظهور می رساند. ظلمات، رَحِم هستی است. مراد از جریان روز و شب، و نور و تاریکی، جریان چرخشیِ نظم و بی نظمی و پویایی آن است. چرخشی که کارکردهای ظاهری و باطنی خود دارد.

  💥 علیرضایعقوبی سورکی 💥